Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-28@12:38:59 GMT

انقلاب در نظریه‌های تاریخی آغاز تمدن‌های انسانی در جهان

تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۴۶۹۰

انقلاب در نظریه‌های تاریخی آغاز تمدن‌های انسانی در جهان

کشف شهر گمشده آراتا در شمال شهر جیرفت در استان کرمان به اعتقاد باستان شناسان یک انقلابی در نظریه‌های تاریخی آغاز تمدن جهانی به شمار می‌آید. در کاوش‌هایی که انجام شد این تمدن بیش از هفت هزار سال قدمت دارد و نخستین تمدن بشری کشف شده شمرده می‌شود.

به گزارش اسپوتنیک، در نوشته‌های بابل همواره از تمدنی به نام آراتا صحبت می‌شد، اما از آنجا که مدرکی از آن یافت نشده بود، باستان شناسان تصور کرده بودند که این گفته‌ها شبیه افسانه است، اما باکشف تصادفی تمدن جیرفت مشخص شد آراتا افسانه نبوده و حقیقت دارد و این تمدن در جیرفت شکل گرفته بود و با این کشف اکنون تاریخ بشریت از نو باید نوشته شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در واقع این سیل باعث شده قدیمی‌ترین تمدن مدفون جهان همراه گنج‌های بی نظیر آن آشکار شود. در پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح در مرکز ایران که اکنون کویر لوت نام دارد دریای وسیعی به اندازه دریای خزر وجود داشت و به توصیف این دریا در الواح و کتیبه‌های باستانی اشاره شده است.

امروزه پژوهش‌های زمین شناسی اثبات می‌کند که در منطقه مرکزی ایران دریایی وسیعی بوده و تمدن‌های کهن ایران و شهر‌های تمدنی مانند شهر سوخته، جیرفت، تمدن سی یل و تمدن ایلام در اطراف این دریا شکل گرفته بودند، اما تغییرات اقلیمی در دوران باستان که باعث خشک شدن این منطقه و شکل گیری کویر لوت فعلی شد. یکی از مهمترین پیامد‌های این تحولات از رونق افتادن تمدن‌های اطراف آن بود که قدیمیترین تمدن همه آن‌ها تمدن آراتا بود که تا هزاران سال با گنجینه‌های ارزشمند خود در زیر خاک مدفون بود.

داستان کشف این تمدن بدین گونه بود که پس از دو سال خشکسالی منطقه جیرفت کرمان شاهد باران سیل آسا در سال ۱۳۸۰ بود و زمین تشنه را سیراب کرد و با شستن خاک پرده از اسرار این تمدن هزاران ساله برداشته شد و در واقع باران شدید خاک را کنار زد وگنج‌های نفیسی را که سال‌ها زیر خاک پنهان بوده آشکار کرد.

پس از مدتی از کشف این منطقه باستانی از پروفسور یوسف مجید زاده متخصص خطوط باستانی کهن که در فرانسه زندگی می‌کرد، دعوت شد تا در عملیات کاوش در این محوطه مشارکت کند. وجود تپه‌ای در مرکز منطقه کاوش توجه پروفسور را به خود جلب کرد که پس از انجام کاوش‌های ابتدایی مشخص شد این تپه بزرگترین معبد دنیای باستان است به ابعاد ۴۰۰ متر در ۴۰۰ متر است که با میلیون‌ها خشت ساخته شده است و اکنون پس از پنجهزار سال از دل خاک نمایان شده است.

این کاوش‌ها با این کشف سرعت پیدا کرد و ناگهان استخوانی پیدا شد که نقشه کامل شهر بر آن کشیده شده بود و جهان باستان شناسی را متحیر کرد. معابد پلکانی که تصور می‌شد سومری‌ها اولین سازندگان آن بودند در جیرفت، نمونه بسیار بزرگتر آن یافت گردید.

شوک دوم باستان شناسی این بود که لوح‌هایی از دل معبد کشف شد با یک خط ناشناخته هندسی. پیش از این تصور بود که قدیمی‌ترین خط جهان خط هیروگلیفی مصری بود، اما کشف این خط در این منطقه معادلات باستان شناسی جهانی را برهم زد چرا که قدمت این خط هزار سال بیش از تمدن مصر است و به این ترتیب افتخار بزرگی نصیب ایرانیان شد.

اولین تمدن و خط در جهان در آراتا اغاز شد و گروه بزرگی از باستان شناسان و خط شناسان به ایران سرازیر شدند تا راز این خطوط باستانی را کشف و در نهایت اطلاعات دقیقی از تمدن آراتا به دست آورند. اما پس از بررسی‌ها متوجه شدند برای رمز گشایی از این خط حد اقل به چهل سال نیاز دارد آنهم با تکنولوژی‌های امروز. جالب است بدانید رمز و راز سایر خطوط سومری و میخی سرزمین بین النهرین طی مدت حدود صد سال کشف شد.

تیم چند ملیتی کاوشگران بین المللی جیرفت به این نتیجه رسیدند که آن‌ها به علت وسعت شهر آراتا تاکنون فقط قسمت ورودی شهر را کشف کردند و تکمیل کاوشگری به حدود صد سال دیگر نیاز دارد و آن‌ها تا بحال فقط چند در صد از مساحت شهر گمشده آراتا را حفاری کردند.

گروه دیگری از باستان شناسان با توجه به افسانه سرایی گلگمش به این نتیجه رسیدند که احتمالا این تمدن بر اساس یک اتفاق ناگهانی به زیر آب رفته و برخی متون سومری و آکادی به این موضوع اشاره می‌کنند که تعدادی شهر به ناگاه به زیر آب غرق شده است و این را به داستان حضرت نوح ارتباط دادند و پس از مدتی که دریای مرکزی ایران فعلی بر اثر تغییرات اقلیمی خشک می‌شود کسی از سرنوشت شهر گمشده خبر نداشت.

عده‌ای از تاریخ شناسان بر این باورند که آریایی‌ها در واقع همان ساکنان اراتا بودند که پس از تغییرات اقلیمی ناشی از زیر آب رفتن شهر‌ها در منطقه مرکزی ایران و سپس خشک شدن دریای مرکزی ایران به ناچار به سمت شمال یا غرب رفته، اما بعد‌ها با سرد شدن هوا و آغاز دوره یخبندان در اروپا دوباره به زادگاه خود بازگشتند، اما آنچه مسلم است راز‌های شهر آراتا هنوز برایمان ناشناخته است و تا زمان کشف شدن کامل و رمز گشایی خطوط باستانی این سرزمین ابهامات زیادی برای ما باقی می‌ماند، اما باستان شناسان اشاره دارند که اگر لوح دوزبانه‌ای کشف شود شاید بتوانند در مدت پنج سال آینده خط منحصر به فرد این سرزمین و تمدن رمزگشایی کنند چیزی که برای خط هخامنشی اتفاق افتاد و ما با استفاده از کتیبه سه زبانه بیستون به کشف راز تمدن هخامنشی پی بردیم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: باستان شناسی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل باستان شناسان مرکزی ایران کشف شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۴۶۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرهنگستان ظرفیتی برای دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین است

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ به پیروزی رسید و در رفراندوم سال ۱۳۵۷ نظام جمهوری اسلامی ایران مستقر شد.اولین دستور کار شورای انقلاب و نیروهای انقلابی تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی توسط مجلس خبرگان قانون اساسی بود. کسانی که آن روزها مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی را دنبال می‌کردند نام یکی از نمایندگان با توجه به مسائل نویی که در سخنانش ارائه می‌داد، مورد توجه چهره‌های علمی و اندیشه‌ای قرار گرفته بود؛ سید منیرالدین حسینی.

هدف اصلی انقلاب اسلامی در مبارزات ضداستبدادی یا ضداستعماری خلاصه نمی‌شد؛ بلکه شروع یک تحوّل فراگیر برای اداره بهتر جهان ذیل جریان توحیدی نبی مکرم اسلام (ص) بود. اگر انقلاب اسلامی یک حرکت ملی، یا ضد استعماری بود، در مرزهای خود محدود می‌ماند؛ حال آنکه با گذشت قریب به چهار دهه، توانسته است مرزهای خود را در نوردد و آغازی باشد برای حرکت به سمت حاکمیت اسلام بر تمامی ابعاد حیات فردی و اجتماعی بشر در دوران ظهور حضرت بقیه الله (عج) و شکل‌گیری تمدن بزرگ اسلامی

تعلق عمیق استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی به آرمان‌های حضرت امام خمینی و عدم مسامحه و اهمال در جهاد فرهنگی، باعث شده بود تا آن استاد فقید در این دستاورد بزرگ (تولید منطق موضوع‌شناسی) که ظرفیتی بالاتر از تلاش‌های امروزین جامعه علمی کشور برای تحقق اسلام در رفتار نظام دارد متوقف نشود زیرا با تولید منطق انطباق، مسأله‌ای اساسی‌تری به نام «هماهنگی منطق‌ها» (یا فلسفه منطق‌ها) در مقابل او قرار گرفته بود.

به عبارت دیگر استاد حسینی الهاشمی در مرحله دوم از فعالیت‌های علمی خود، نسبتِ بین «منطق انطباق» (ابزار جلوگیری از خطا در انطباق احکام کلی بر موضوعات برخاسته از تمدن مدرن) و دو منطق موجود در عرصه معارف حوزوی را موضوع دقت‌های بنیادین خود قرار داد: «منطق صوری» که ابزار جلوگیری از خطا در تفکر بود و بکارگیری آن، اعتقادات حقه را نتیجه می‌داد و «منطق فهم از خطابات» که در علم اصول فقه تبلور یافته بود و به عنوان ابزار جلوگیری از خطا و انحراف در فهم بیانات شارع مقدس، استنباط قاعده‌مندِ احکام عملی را میسر می‌ساخت. واضح بود که هر یک از این منطق‌ها بر اساس ضرورت‌های عینیِ متفاوت از یکدیگر تولید شده بودند؛ ابتدا برای مقابله با حمله ملحدین به اعتقادات مسلمین، منطق صوری و فلسفه توسط اندیشمندان مسلمان بکار گرفته شد و در ادامه، علم اصول برای مقابله با قیاس، استحسان و استصلاح و فهم صحیح از بیانات شارع در عصر غیبت تدوین گردید و منطق انطباق نیز برای پیاده‌سازی احکام کلی رساله‌های عملیه در نظام جمهوری اسلامی تولید شده بود.

اما این ضرورت‌های عینی نمی‌توانست یک هماهنگی علمی و انسجام تئوریک به این سه منطق ببخشد و آنها را براساس یک مبنای نظری به وحدت برساند و چنین خلأ قطعاً موجب ناهماهنگی در رفتار و عمل نظام اسلامی می‌شد. از این‌رو، استاد سید منیرالدین حسینی در ابداعی بی‌نظیر به بحث از «فلسفه‌ی منطق» پرداخت و با طی یک سیر پژوهشی طولانی و پیچیده، به نقد و نقضِ «اصالت وجود» و «اصالت ماهیت» (در فرهنگ انتزاعی)، «اصالت ربط» (در فلسفه هگل) و «اصالت تعلق» (در فلسفه حاکم بر علوم کاربردی) همت گماشت و ضعف هر یک از این مبانی در تفسیر از «حرکت» و اصول عام آن (وحدت و کثرت، زمان و مکان، اختیار و آگاهی) و بالتبع ناتوانی آنها در هماهنگ‌سازی منطق‌ها را مدلل ساخت و «فاعلیت» را به عنوان مبنای تحلیل جدید از حرکت و به‌مثابه حد اولیه‌ی حاکم بر منطق‌ها اثبات نمود. لذا بر این اساس، آن فقید سعید در فلسفه چرایی و فلسفه چیستی متوقف نشد بلکه توانست «فلسفه‌ی چگونگی اسلامی» را نیز تأسیس کند و با دستیابی به قدرت تبدیل و بهینه معادلات عینی، زمینه را برای بیمه‌شدن نظام اسلامی در برابر «فلسفه‌ی چگونگی مادی» که به جای اکتفا به مغالطه نظری و از طریق تنظیم شرایط پرورش اجتماعی، بشریت را در برابر مغالطه عینی سهمگینی قرار داده فراهم نماید.

دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین اسلامی فرهنگستان علوم اسلامی قم از سال ۱۳۵۹ که توسط استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی در پی یافتن ملازمات وعده انقلاب اسلامی نسبت به «اسلام در عمل» بوده است، و در عمری به درازای خود انقلاب اسلامی، سیر توسعه دولت، جامعه و تمدن اسلامی را مورد مطالعه عمیق قرار داده تا برای توفیق هر چه بیشتر انقلاب اسلامی ایران، به دنبال یافتن راهکارهای مؤثر باشد؛ لذا از یک سو می‌توان محور فعالیت فرهنگستان علوم اسلامی قم را یافتن «نرم افزار اداره» دولت و جامعه انقلابی در مسیر جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی اسلامی دانست.

اندیشه بنیادینی که سال‌ها حرکت فرهنگستان را جهت دهی کرده این است که انقلاب شکوهمند اسلامی باید بتواند به عرصه فرهنگ و به ویژه فرهنگ تخصصی و بنیادی صادر شود، یا به تعبیر معهود در ادبیات انقلابی، انقلاب فرهنگی نیز علاوه بر انقلاب سیاسی در محیط تحت قیمومیت جمهوری اسلامی رخ دهد. در این نگاه، اسلامیت نظام و جریان اسلام در عمل، تنها از بُعد فرهنگی جامعه و اجزا و ارکان آن قابل استمرار است؛ وگرنه با دستیابی صرف به قدرت و دولت و اقتدار سیاسی و نظامی، استمرار اسلامیت نظام تضمین نخواهد شد؛ زیرا لایه فرهنگ جامعه می‌تواند همه اقتدارها را به ضد خود تبدیل کند و با اسم اسلام و تو خالی کردن آن از محتوا، ضد اسلام را توسعه دهد. توسعه و تعالی براساس آموزه‌های پیامبران انقلاب اسلامی و حکومت مبتنی بر آن، مدعی توسعه و تعالی براساس آموزه‌های پیامبران - و نه زندگی صوفیانه- است که امروزه قلوب کثیری را نیز در سراسر جهان به آرمان خود امیدوار کرده و در ایجاد انگیزه برای حرکت به سوی جهتی غیر از جهت دنیای مدرن، توفیق زیادی داشته است؛ اما برای تحقق جامعه غیرمادی ای، که چرخ‌های آن، ابزارهای میل به دنیای مادی نباشد، تنها انگیزه‌های سرشار کافی نیست و پیداست که با کلی گویی نیز نمی‌توان از عهده چنین تکلیفی برآمد؛ بلکه باید به الگوهای واضح و مناسب اداره جامعه متعالی و مؤمنانه دست یافت.
سوال اینجاست که در دستیابی به الگوهای اداره جامعه ایمانی، تا چه حد می‌توان از الگوهای توسعه در نظامات مدرن غربی بهره برد؟ در اندیشه استاد سید منیر الدین حسینی در عین آنکه استفاده از الگوی دیگران در حالت اضطرار جایز است، ولی نکته‌ای را نیز نباید فراموش کرد که اگر نزاع ما با دنیا بر سر همین الگوهای زندگی است، باید حرف جدیدی را به جهانیان عرضه کنیم؛ در غیر این صورت حرکت انفعالی در مقابل دشمن، جز تضعیف مواضع نظام اسلامی در درازمدت نتیجه‌ای نخواهد داشت. بی تردید اگر حرکت اثباتی آغاز شود و به نتایجی هم برسد، به سرعت، در میان کسانی که نگاه مثبتی به مدرنیته غربی ندارند، جایگاه خواهد یافت و موازنه قدرت جهانی را به نفع فرهنگ مذهب تغییر خواهد داد.

ما نمی‌توانیم از یک سو قصد طراحی ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه را براساس یک آرمان مشخص داشته باشیم و از سوی دیگر معادلات لازم برای چنین امری را از دستگاهی دیگر و با آرمانی متفاوت با مطلوب خود، به عاریت بگیریم. استاد حسینی الهاشمی معتقد بود: امروزه تهاجم بر اصل حیات اجتماعی اسلام مثل دوران مغول نیست که سر هر کوچه‌ای می‌آمدند و با شمشیر و زوبین می‌ایستادند و دستور به کفر می‌دادند؛ بلکه توسط «مدل ها» صورت می‌گیرد. «تهاجم عینی»، به وسیله «تصمیم‌گیری اجتماعی» واقع می‌شود! هر جامعه‌ای، مسئولینی برای تصمیم‌گیری کلّ جامعه دارد که آن‌ها درباره کل مقدورات جامعه، «تصمیم گیری» می‌کنند؛ اما «تصمیم سازی» برای تصمیم گیران به وسیله «مدل ها» انجام می‌شود. دنیای مدرن نیز همین ابزار را برای تهاجم به فرهنگ ادیان برگزیده است که «مدل اقتصادی» یکی از شاخه‌های آن است. البته «مدل» نیز در بالاترین سطح، همان «روش علوم» است؛ لذا به گزاف نیست اگر بگوییم تهاجم اصلی به اسلام از ناحیه علوم پایه صورت می‌گیرد که رکن اصلی روش علوم و مدل‌سازی در دنیای امروز است. استاد حسینی الهاشمی می‌گفت: «آن شش ماهی پس از تصویب قانون اساسی و پیش از اعلام انقلاب فرهنگی که شدیداً در رابطه با اصل موضوع ضرورت ابزارهای تئوریک برای پیاده کردن اسلام در جامعه فکر می‌کردیم، به اینجا رسیدیم که اصلاً تعریف علم نسبت به تعریف سابق آن تغییر کرده است؛ یعنی علم دارای مبنا، منتجه، نظام و سیستم است و تحقیق علمی به صورت فردی انجام نمی‌گیرد. آن موقع خیلی وحشت زده شده بودیم؛ زیرا به هیچ احدی نمی‌شد این حرف را بزنیم تا اینکه امام بحث انقلاب فرهنگی را در اردیبهشت ماه مطرح کردند …؛ ولی متأسفانه نهادها و شخصیت‌های مسئول در آن زمان پس از اعلام انقلاب فرهنگی و تأکید حضرت امام (ره) بر اخذ علوم انسانی دانشگاه‌ها از حوزه علمیه به ضرورت معادله تجربی جدید درباره علوم انسانی واقف نبودند و به ترمیم، از نوع پیرایش و زدودن شاخ و برگ زائد می‌اندیشیدند و هرجا را که مخالف با اسلام بود، می‌زدودند؛ یعنی به عدم مخالفت قطعیه (مخالفت صریح) باور داشتند، نه لزوم احراز موافقت قطعیه (تولید علم ازمبانی تا روش‌ها و روبناها براساس منطق و اندیشه اسلامی)». استاد حسینی الهاشمی در جای دیگر می‌گوید: «تا زمانی که «انقلاب فرهنگی» در جمیع شئون محقق نشود، نمی‌توان از پذیرش پیام «انقلاب سیاسی» خود در سطح جهان، توسط مردم کشورهای دیگر مطمئن بود؛ چون ادعای انقلاب ما همواره ارائه تمدنی نوین که شالوده‌های آن رنگ دیانت دارد بوده و هست و اگر قرار باشد همواره از ابزار فرهنگی خصم، به صورت مطلق یا مشروط بهره جوییم آیا اولاً می‌توان چنین تمدنی را بنا نهاد و ثانیاً بر فرض بناگذاری، آیا می‌توان ادعا کرد که چنین تمدنی از آنِ ماست؟ درحالی که «روش» و «معادله» دیگران را به عاریت گرفته‌ایم!».

با اعلام انقلاب فرهنگی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ و تعطیلی دانشگاه‌ها تکاپویی جدی در فضای حوزه‌های علمیه و اساتید و دانشجویان انقلابی دانشگاه‌ها آغاز و دیدگاه‌های مختلفی در زمینه نحوه پیگیری این مسئله مطرح شد. این موضوع همچنین مبدأ شکل‌گیری جریان‌های فکری فرهنگی مختلف و نیز تأسیس نهادهایی چون ستاد انقلاب فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مراکزی آموزشی و پژوهشی همچون دانشگاه امام صادق (ع)، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و… شد.

در چنین فضایی بود که مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سید منیرالدین حسینی شیرازی با توجه به دغدغه‌های قدیمی‌ای که از دوران مبارزات دوران ستمشاهی نسبت به خطر انحراف و وابستگی علمی و فرهنگی انقلاب، به جریان‌های مختلف غیراسلامی داشت و سپس با حضور در مجلس خبرگان قانون اساسی «خلأ تئوریک نظام» را در «اداره جامعه براساس اسلام» دریافته بود، مسیری ویژه و بلندمدت را برای پیگیری مسئله انقلاب فرهنگی آغاز نمود.وی به کمک جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از تابستان ۱۳۵۹ سمینارها و مجامع علمی را برپا کرد که در نهایت به تأسیس رسمی «دفتر مجامع مقدماتی فرهنگستان علوم اسلامی» با پیام مرحوم علامه طباطبایی (ره) و حضور حضرت آیت الله گلپایگانی منتهی شد که اکنون پس از قریب به سه دهه تلاش مستمر و با وجود فقدان بیانگذار فقید آن به مرور ثمرات آن در حال شکوفایی است. کد خبر 6083769

دیگر خبرها

  • موزه آذربایجان میزبان اشیای تاریخی موزه ایران باستان در روز موزه
  • انتقال اشیای تاریخی موزه ایران باستان به موزه آذربایجان تبریز
  • دانشمندان درباره «جهان‌های موازی» چه می‌گویند؟
  • امام رضا، محل وفاق تمام مسلمانان جهان است
  • امام رضا (ع) محل وفاق تمام مسلمانان جهان است
  • برگزاری اردوی آموزشی تابستانه اندیشه جامع تمدن نوین اسلامی
  • اسکن محوطه کمرزرین اصفهان انجام شد/ تلاش برای آغاز فصل دوم کاوش
  • تحقق تمدن نوین اسلامی در مسیر آموزش و پرورش قرار دارد
  • فرهنگستان ظرفیتی برای دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین است
  • ما از تحقیقات غرب در حوزه فلسفه اسلامی بی‌اطلاع هستیم